چگونه یکپارچه سازها میتوانند فناوری دوربین های بدن-پوش را در محصولات سال 2017 خود جا دهند؟
بازار دوربین با قابلیت نصب روی بدن جدید است و به همین مانند هر فنآوری جدیدی چالش هایی دارد. با اینکه این دوربین بدن-پوش برای اولین بار از دستگاه ها و سازمان های اعمال قانون متولد شد، اما در واقع ایده آن از دوربینهای مداربسته داخل خودرو اشتقاق یافته است.
برای مقرونبهصرفه تر نمودن دوربینهای بدنپوش و برای باز کردن فرصتهای بازار برای یکپارچه سازهای صنعت نظارت تصویری در این فضای فنآوری رو به رشد، باید تولد دوباره خود بازار، همراه با مشارکتهای قوی در فنآوری مدنظر قرار گیرد.
طی تحقیقات مختلف، ما پی بردیم که بخش اعظمی از کاربران نهایی از پس هزینههای ذخیرهسازی ابری طولانی مدت صرفاً به دلیل عدم وجود رویکرد ترکیبی در زمان خرید دوربینهای بدن-پوش واکنشی برنمیآیند. اما با سر ریز شدن بودجه جدید دولت ها به این سو، شرکتهای یکپارچه ساز در موقعیت پول پارو کردن قرار گرفته اند.
تولد بازار دوربین بدن-پوش
زمانی که بهعنوان یک یکپارچه ساز سیستمها در سال 2004 مشغول به کار شدم، فناوری MJPEG رایج بود، و شما حتی با ارائه پیشنهاد قرار دادن دوربین شبکه 1200 X 1600 که 3000 دلار خرج برمیداشت، از دفتر مدیر بخش IT در شبکهتان اخراج میشدید!
امروزه، ما ONVIF داریم- یعنی استانداردهای باز و در نهایت یک ترکیب سالم از نرمافزار مدیریت ویدئو با بستر باز، سختافزار و زیرساختهای دستگاه ضبط. این سیستمها با تجهیزات امنیتی بیشتر، از سیستمهای اعلان انبوه تا کنترل دسترسی کنترل و … یکپارچه میشوند.
پس از تحقیقات، توسعه و بررسی دقیق بازار در حال ظهور دوربین بدن-پوش، نتیجه گرفتیم که اکثر تولیدکنندگان و نه همه آنها یک رویکرد “معماری بسته” را بدون توجه به یکپارچهسازی این فنآوری با سیستم نظارت تصویری پاسگاههای پلیس و یا یک شبکه نظارت تصویری در سطح شهر طرحریزی کردهاند.
نیازهای کلیدی کاربر نهایی
توسعه یک فناوری بدنپوش با معماری باز فرصت خوبی است؛ بااینحال، من در ابتدا درک نمیکردم که دلایل موجه برای چرایی ادغام نشدن این دو سیستم وجود دارد. من سه مؤلفه کلیدی که کاربران نهایی اعمال قانون هنگام فراگیر شدن سیستمهای بدن-پوش به آنها نیاز داشتند را شناسایی کردم:
- زنجیره حفظ امنیت مدارک تصویری جرم، حیاتی است. مدارک ضبط شده با دوربین بدنپوش باید 100% غیر قابل دستکاری باشد، بدان معنا که فرایند ضبط و پخش سیستم بدنپوش باید مستقل و کامل باشد. دادهها بر روی دستگاه از طریق دوربین روی بدن یا داشبورد ضبط و ذخیرهسازی میشوند و پس از اتمام ماموریت و یا شیفت مامور اطلاعات آن تخلیه میگردد.
مهم است توجه داشته باشید که این دوربینها مانند یک GoPro یا iPhone نیستند که بتوان به یک کامپیوتر برای مشاهده فایلهای ذخیرهشده بر روی دستگاه متصل کرد. آنها باید در دستگاه جانبی رمزگشایی شوند. به این ترتیب دستیابی به فیلمها تنها با اتصال مستقیم و محلی سیستم بدنپوش به یک دستگاه مخصوص و منحصر، و پس از آن اجرای فرآیند کدگذاری برای دسترسی به حافظه داخلی و دستهبندی شواهد و مدارک در محدوده سیاست بخش قانونی مربوط، انجام می شود.
- دوربینهای بدنپوش صرفاً یک ابزار هستند؛ آموزش افسری در این زمینه ارجحتر است. فرصتی به دست آمد تا با گروهبان تونی کلمبوس، افسری با 20 سال سابقه در کلانتری 3 بلینگبروک مصاحبهای داشته باشیم و از وی چیزهای زیادی یاد بگیرم. او به من گفت که یک فضای خاص آموزشی به نام Tactile feel (حس لامسه) وجود دارد- فرایندی که در آن یک افسر آموزش می بیند که وقتی تنش و یا نشانهای از مقاومت را حس کند، با اعمال زور رفتار کنند.
بدیهی است این چیزی فراتر از منظر دوربین است. هنگام تماشای ویدئو، میتواند به نظر رسد که یک فرد مقاومت نمیکرده است؛ فنآوری دوربین نمیتواند این نشانه حسی آموزشدیده که یک بخش حیاتی از آموزش پلیس است را ضبط کند. علاوه بر این، دوربین نمیتواند استرس را اندازهگیری کند. اگرچه آنها یک میدان دید وسیع دارند، اما آنها نه درک عمق و محدوده چشم انسان را دارند و نه غرایزی برای نشان دادن واکنش.
- الزامات ذخیرهسازی یک هدف متفاوت است. بسته به حوزه قضایی شهر یا کشور، الزامات ذخیرهسازی میتواند از 30 روز تا مدت نامحدود-بسته به طبقهبندی شواهد-متغیر باشد. ایالت ایلینویز آمریکا بهتازگی الزامات خود را در قانون SB1304 تعریف کرده است؛ طبق این قانون ادارات پلیس نیاز به استفاده از دوربینهای روی بدن ندارند،” اما، “اگر تصمیم به انجام این کار بگیرند، مأموران باید دوربین خود را در هنگام انجام فعالیتهای اعمال قانون با خود داشته باشند. فیلمها به مدت 90 روز نگهداری خواهند شد، مگر اینکه برخی از آنها به دلایل خاص به مدت طولانی تر نگهداری شوند.”
ایجاد مقادیر زیادی از داده سبب بروز یک مسئله معنیدار برای اعمال قانون میشود: چگونگی و در کجا ذخیره کردن فیلمها؟
برای نمونه، یک کلانتری به طور متوسط به 20 دوربین نیاز دارد که هر دوربین در روز هشت ساعت فیلم ضبط کند(1 گیگابایت در هر ساعت)، که برابر با 8 گیگابایت در هرروز برای هر دوربین است، که روی هم رفته میشود 1600 گیگابایت در هرروز. یعنی 14.4 ترا بایت در تنها 90 روز.
یک راهحل جمعآوری دادهها در محل و استفاده از ابر برای ذخیرهسازی است. می توان حدس زد که متوسط درصد آن ویدئوهایی که برای مدت طولانی تری باید حفظ شوند چقدر است. اگر یک اداره پلیس محلی تصمیم به ذخیره تمام این فیلم در ابر بگیرد، میتواند متحمل هزینه دهها هزار دلاری برای سالهای پیشبینینشده پیش رو شود.
برای غلبه بر این مانع، توصیه میکنیم که تنها ویدیو های خاص که برای مدتی نباید پاک شوند را در ابر از طریق یک نرمافزار ابری ترکیبی درونسازمانی ذخیره کنید.
توسعه دوربینهای بدن-پوش به بخش خصوصی
هر کدام از سیستم های نظارت تصویری بهنوعی دارای نقاط کور هستند، حتی دوربینهای 360 درجه. ممکنست آن نقطه یک راهپله و یا بخشی از محوطه پارکینگ باشد. به همین دلیل بسیاری از کاربران سیستمهای مداربسته در اماکن و یا ساختمان های مهم و پر تردد از نیروهای و نگهبانان امنیتی، که باید واکنش سریع نشان دهند، بهره می برند. در چنین شرایطی برای ضبط از راه دور شواهد، استفاده از یک دوربین نصب شده روی بدن باید یک بخش حیاتی از این فرآیند باشد.
از لحاظ بافت موقعیتی، میدان دید، و گفتگوی آنی با ضبط صوتی، این دوربینها میتوانند یک ابزار کلیدی در کل عملیات امنیتی باشد، به این ترتیب آنها در سال 2017 و سالهای پس از آن، جایگاه مقتدرتری را در سیستم های امنیتی و حفاظتی تصاحب خواهند کرد.
هر سیستم امنیتی که بتواند به خدمات حفاظتی بهعنوان یک چرخدنده حیاتی کمک کند، میتواند با یک شیوه امن برای جمعآوری شواهد سیار بهبود یابد. اگر یک مأمور امنیتی تماسی در مورد یک اختلال دریافت کند و برای تحقیق و بررسی اعزام شود، داشتن یک ابزار ضبط بدون نیاز به دست، یک بازرسی محافظتشده از چگونگی مقابله با این وضعیت را فراهم میسازد. استفاده از این سیستم کار کمتری ایجاد میکند و جای کمتری برای تفسیر میگذارد و تبدیل به بخشی معنیدارتری از کل گزارش تجسس میشود، در نتیجه بهره وری را بالا می برد.
چالش برای یکپارچه سازان سیستم ها، یک چالش مشترک برای این فنآوری نوظهور است و آن چیزی نیست جز بالا بردن آگاهی کاربران نهایی و بازار از قابلیتهای آن. بهعنوان بخشی از تلاش یک یکپارچه ساز برای تبدیلشدن به یک شریک قابلاعتماد، آنها میتوانند سال 2017 را بهعنوان نقطه شروع طراحی دوربینهای بدنپوش به عنوان بخشی از یک سیستم نظارت تصویری کامل در نظر بگیرند.
آینده دوربینهای دیجیتال با قابلیت نصب روی بدن
معماری آتی سیستم دوربینهای بدنپوش همان مسیر دوربینهای شبکهای IP را طی میکند- حرکت از سیستمهایی با پلتفرم بسته به سوی سیستمهایی با بستر باز. با توجه به این واقعیت که در حال حاضر بازارهای نظارت تصویری و دوربین بدنپوش واقعاً دو صنعت جداگانه هستند، در آینده نزدیک میتواند یک ادغام قابلتوجه از این دو صنعت وجود داشته باشد.
از آنجاکه مدیریت دادهها و زنجیره حفظ مدارک جرم یک جزء کلیدی از بازار دوربینهای بدن-پوش است، نرمافزاری که کاربران را قادر به دستهبندی و پردازش شواهد از روی دوربینها میسازد نقطه ی عطف صنعت امنیت، خواهد بود. در آینده این قابلیت به اشتراکگذاری دادهها از طریق مشارکت فنآوری باز و پخش زنده پروتکلهای استاندارد مانند RTSP و ONVIF جلوهگر خواهد شد. این ممکن است درها را برای یکپارچه سازان سیستم جهت گسترش به این بازار فنآوری با روند صعودی بگشاید.
نویسنده: توماس کارنویل، مدیرعامل و موسس شرکت Sentry360 است، که خط تولید دوربینهای بدنپوش مدل SentryMobile و لوازم جانبی آن را توسعه داده است.
منبع: www.securityinfowatch.com
نظرات کاربران